اشک معصوم تو را می‌خواند…

  • قالب محتوا: داستانک
  • اهل بیت: دیگر بزرگواران
  • مناسبت: محرم

ظهر بود،
ظهر روز دهم.
یکی بود و دیگر هیچکس نبود.
شیرخوارش را در آغوش گرفت.
در حال تلظّی بود که تیر آمد.
مشت پدر پر بود از خون سرخ پسر.
نگاهی سمت آسمان کرد و فرمود:
پروردگارا!
امروز (به خواست خودم) یاری اهل آسمان را از من بازداشتی،
پس آن یاری را برای روزگاری بهتر (یعنی روزگار ظهور) قرار ده.
و انتقام ما را از این مردمان ستم‌پیشه بگیر.

📚برگرفته از وقعة الطف، ص۲۴۶.
📚ارشاد، ج۲، ص۱۰۸.

👈 هنگام ذکر مصیبت حضرت علی اصغر علیه‌السلام، باید از منتقم او یاد کنیم و برای تعجیل فرج دست به دعا برداریم.

کپی متن
نوشته بعدی
|
نوشته قبلی